رفتارهای کمدی ما در فرهنگ رانندگی
ترافیك سرسامآور، سیل خودروهای تكسرنشین، وسیلهای برای بالا و پایین كردن بیهدف خیابانها، استفاده از خودرو برای طی مسافتهای خیلی كوتاه و آمار بالای مرگ و میر به دلیل تصادف در كشور و... از علاقه ایرانیها به خودرو و البته درست نبودن فرهنگ استفاده از این وسیله در كشورمان حكایت دارد.
هر چند آمار مرگ و میر به دلیل تصادفهای جادهای در سال گذشته هنوز به طور قطع اعلام نشده، اما براساس آمار پلیس راه حدود 19 هزار نفر سال 91 فقط در تصادفات جادهای جان خود را از دست دادهاند، هرچند این آمار نسبت به سال گذشته حدود هزار نفر كاهش پیدا كرده است، اما گذشته از استاندارد نبودن خودروها، شبكه حمل و نقل عمومی و جادهها این آمار تاسفبار دلیل خوبی است برای تائید علاقه به استفاده از خودروی شخصی و نامناسب بودن فرهنگ استفاده از اتومبیل در كشورمان.
هنوز مدت زیادی از معمول بودن نشستن دو نفر روی صندلی جلوی خودروها نگذشته است و اگر كمی به عقب برگردید به یاد میآورید كه این رسم غیرمعمول آنچنان جاافتاده بود كه بعضی وقتها با وجود این كه صندلیهای عقب خودرو خالی بود، ترجیح میدادیم دو نفری روی صندلی جلوی اتومبیل بنشینیم، علاوه بر این سوار كردن افراد بیشتر از ظرفیت در یك خودرو برای ما چیزی شیرینتر از شكستن ركورد گینس بود، به این دلیل گاهی در این رقابت آنقدر از هم سبقت میگرفتیم كه یك نفر را هم در كنار راننده جای میدادیم و این شخص در حالی كه باید با یك دست در نیمه باز خودرو را نگه میداشت تا از خودرو بیرون نیفتند، كنترل كلاج و ترمز را هم به دست میگرفت، بستن كمربند ایمنی هم كه پیشكش، چون تا چند سال پیش خیلی از رانندهها كمربندهای ایمنی را مانند تسمهای پشت صندلیهای جلوی اتومبیل میبستند تا خدایی نكرده هنگام نشستن افراد سنگین وزن، صندلی بیش از حد به عقب خم نشده و به قول معروف ماشین از قیافه نیفتند.حالا كه چند سال از كمرنگ شدن این عادتها میگذرد وقتی آنها را مرور میكنیم خندهمان میگیرد، اما شاید ندانیم، كه هنوز هم به طور كامل فرهنگ استفاده از خودرو را نمیدانیم، برای همین این وسیله كه برای برداشتن باری از روی دوش انسان ساخته شده به قول معروف دارد مایه عذاب میشود چرا كه سهم زیادی از آلودگی صوتی و هوای تهران به دلیل استفاده نادرست از اتومبیل است البته به این آمار باید استرس ترافیكهای سرسامآور شهرهای بزرگ و زیانهای جانی و مالی تصادفهای اتومبیل را هم اضافه كرد.
وقتی ما برای خرید از سوپرماركت سر كوچه ترجیح میدهیم از اتومبیل شخصی استفاده كنیم یا اصرار داریم برای سفرهای درونشهری خود از خودروی شخصی استفاده كنیم نباید انتظار داشت فرهنگ استفاده از خودرو در كشورمان درست شود. به همین علت خیلی دور از ذهن نیست كه تا چند سال دیگر با یادآوری این نكات به ندانمكاری خود بخندیم
وقتی ما برای خرید از سوپرماركت سر كوچه ترجیح میدهیم از اتومبیل شخصی استفاده كنیم یا اصرار داریم برای سفرهای درونشهری خود از خودروی شخصی استفاده كنیم نباید انتظار داشت فرهنگ استفاده از خودرو در كشورمان درست شود. به همین علت خیلی دور از ذهن نیست كه تا چند سال دیگر با یادآوری این نكات به ندانمكاری خود بخندیم.هنوز واژه رانندگی ایمن برای بسیاری از شهروندانمان به هنگام رانندگی بیمعناست .فرهنگ یک جامعه در تمامیت خود از ارزشها، هنجارها و نهادهای اجتماعی و سایر عناصر به هم پیوسته و منسجم تشکیل میشود. تغییر در بخشی از فرهنگ سبب ایجاد تنشها و فشارهایی در بافت دیگر قسمتهای آن میگردد و به ناگزیر تناسبی که بین آن عنصر و عنصرهای دیگر برقرار است، از میان میرود و در نتیجه پس افتادگی فرهنگی یا تاخر فرهنگی رخ میدهد.
پس افتادگی فرهنگی یا تاخر فرهنگی، یعنی الگوهای فرهنگی یک جامعه در تمامیت خود از عناصربه هم پیوسته و منسجم تشکیل شده. اگر در بخشی از آن تغییر حاصل شود این تغییر سبب ایجاد تنش و فشارهایی در بافت دیگر قسمتها می گردد و به ناگریز تناسبی که بین آن عنصر و عنصرهای دیگر برقرار است از بین می رود و در نتیجه پس افتادگی فرهنگی رخ میدهد.این وضعیت در کشورهاى جهان سوم بیشتر و در کشورهاى پیشرفته و صنعتى کمتر است که یکى از دلایل آن مىتواند زودتر صنعتى شدن آنها باشد. بدین معنى که چون اینگونه کشورها سالها است صنعتى شده (انقلاب صنعتى در قرن هیجدهم در اروپاى غربى صورت گرفته است) و مردم از ابتدا با انواع ابداعات و اختراعات و تکنولوژى آشنا شده و در جریان تکامل آنها قرار داشته و با آنها رشد کردهاند. در نتیجه فرصت بیشترى یافتهاند تا افکار، عقاید، شیوه زندگى و الگوهاى رفتارى خود را متناسب با تغییرات تکنولوژیکى همراهى کنند. در حالىکه در کشورهاى جهان سوم هرچیزى پس از آنکه تقریباً تکمیل شده یک مرتبه وارد شده و در اختیار مردم قرار گرفته است. بدون اینکه مردم با روند تکاملى آنها رشد کرده باشند. از دوچرخه تا چرخ خیاطى از ماشینسوارى تا لباسشوئى و ظرفشوئى و گاز، رادیو و تلویزیون و... هنوز با وسیلهاى درست آشنا نشده که وسیله جدیدترى به بازار آمده در نتیجه فرصت آن را نداشتهاند که عقاید، افکار و الگوهاى رفتارى خود را با این تغییرات هماهنگ کنند.بهعبارت دیگر فرهنگ استفاده از آنها را پیدا نکردند.
بدین جهت است که مثلاً هر روز در گوشه و کنار شهر کپسول گازى منفجر مىشود. آخرین مدل ماشین را سوار است اما روى خط عابر پیاده مىایستد. به علائم راهنمائى توجه نمىکند و اهمیتى نمىدهد. همینطور است طرز استفاده از تلفن، برق، گاز و سایر لوازم خانگى و تکنولوژی.پس افتادگی فرهنگی زمانی رخ میدهد که در اثر تحولات سریع و شتاب آلود اختراع، نوآوری رشد جمعیت یا پیدایی هر چیز متفاوت سازش و تطابق اجتماعی دشوار میشود و در نتیجه هماهنگی و سازش میان جنبههای مختلف یک فرهنگ از بین میرود که این خود میتواند شرایط بروز بحران در فرهنگ را فراهم آورد.خوشبختانه پس از چندین سال دست اندرکاران امر حمل و نقل و ترافیک (راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی) برای آموزش و آگاه سازی مردم با استفاده از تیزرهای انیمشن دست به نوآوری زدند.
از آنچه در فرایند اجتماعی شدن فرد از کودکی تا مقطع سنی که مجاز به رانندگی با وسائط نقلیه میشود، باورها ونگرشهای وی به رانندگی وفرهنگ ترافیکی نیز شکل میگیرد، لذا رعایت مقررات ، هنجارها وارزشهای مربوط به فرهنگ ترافیک طی سالهای گذشته در فرد درونی شده وفرد یک محصول اجتماعی است که در برگیرنده مجموعههای عظیم باورها، نگرشها،ارزشها و... می باشد وهمین مجموعه نیز منشا رفتارهای گوناگون وی از جمله رانندگی با وسیله نقلیه هستند.همچنین اگر طی فرایند جامعه پذیری ، امر نهادینه شدن وپذیرش درونی ارزشها، هنجارها، قوانین ومقررات به خوبی صورت گرفته باشد، وی نه تنها قانون ستیز یا قانون گریز نیست، بلکه بدون ابزارهای کنترل رسمی وبه شیوه "خودکنترلی" قوانین ومقررات جامعه از جمله مقررات رانندگی وفرهنگ ترافیک را مراعات خواهد کرد و دیگران را نیز به رعایت حقوق دیگران توصیه کرده ودر قبال تخطی آنها از قوانین ومقررات احساس تکلیف نموده وبدون نیاز به نظام کنترل رسمی ، به صورت "کنترل خودبخودی" یکدیگر را ضمن مراقبت، به انجام مقررات وقوانین وسرسپردن به ارزشها وهنجارهای حاکم برجامعه فرامی خوانند.
در کشورهاى جهان سوم هرچیزى پس از آنکه تقریباً تکمیل شده یک مرتبه وارد شده و در اختیار مردم قرار گرفته است. بدون اینکه مردم با روند تکاملى آنها رشد کرده باشند. از دوچرخه تا چرخ خیاطى از ماشینسوارى تا لباسشوئى و ظرفشوئى و گاز، رادیو و تلویزیون و... هنوز با وسیلهاى درست آشنا نشده که وسیله جدیدترى به بازار آمده در نتیجه فرصت آن را نداشتهاند که عقاید، افکار و الگوهاى رفتارى خود را با این تغییرات هماهنگ کنند
در این شرایط، نیاز به ناظران ومجریان رسمی قانون به حداقل می رسد و می توان انتظار داشت مشکل ترافیک واتلاف ساعتها از عمر شهروندان در ترافیک حل شده ویا به حداقل ممکن، کاهش پیدا کند.آموزش و فرهنگ سازی بستری طولانی مدت و همتی مضاعف می طلبد .شاید سالیان سال طول بکشد تا نسلی بتواند تفکر و رویکرد خویش را تغییر دهد اما کاربردیترین و اصولیترین روش برای رفع بنیادین این معضل تکیه بر روشهای جامعه شناسانه میباشد.بازنگری دررفتارهای اجتماعی احاد جامعه و اثرات آن بر رفتارهای ترافیکی موضوعی است تا متخصصین جامعه شناسی میبایست با مداقه به ان بپردازند به دیگر سخن یک رفتار زمانی اجتماعی قلمداد میشود که از سوی اکثریت جامعه زشت و ناپسند شمرده نشود و اکثریت بتوانند آن را از رفتار غیر اجتماعی یا نادرست تمیز دهند. در کلام اخر برای جبران پس افتادهگی در حوزه فرهنگ ترافیک نیاز به عزم ملی می باشد تا فاصله ناشی از سرعت زیا د مالکیت و استفاده از خودرو و از سوی دیگر عدم هماهنگی در زیر ساختهای اموزشی و فرهنگی کشور را به حداقل برسانیم تا استفاده کنندگان از راه و خودرو به موازات استفاده از این وسایل به قوانین و حقوق شهروندان نیز احترام عملی داشته باشند به امید آن روز که رسیدن به ان غیر ممکن نیست. فرآوری: نسرین صفری بخش اجتماعی تبیان
منابع:جام جم آنلاین/همشهری آنلاین